سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شکیبایى دو گونه است : شکیبایى بر آنچه خوش نمى‏شمارى و شکیبایى از آنچه آن را دوست مى‏دارى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :18936
تعداد کل یاداشته ها : 10
103/2/8
5:39 ع

پازل معماگونه عصر یخبندان زمین تکمیل می‌شود

نقش آتشفشان‌ها در انقراض‌ گونه‌های حیاتی زمین

جام جم آنلاین: غرش‌های مملو از راز و رمز زمین، در هر نقطه‌ای از زمین که آتشفشانی دیده می‌شود، هرچند سال‌ها خاموش بوده و خبری از فعالیت‌های آتشفشانی در آن دیده نمی‌شود، اما باز هم دانشمندان بیکار نمی‌نشینند و به تجزیه و تحلیل آن می‌پردازند.

 از بعد جغرافیایی و علوم زمین‌شناختی، آتشفشان‌ها از جمله عوارض مهم زمین به شمار می‌آیند که فعالیت و ساختار کلی آنها با علوم و پدیده‌های دیگری نظیر دیرینه‌شناسی در هم گره خورده است.

همواره این عقیده وجود داشته است که برخوردهای شهاب‌سنگی مهم‌ترین نقش را در انقراض نسل‌های مختلف روی زمین داشته‌اند و شاید کمتر کسی به آتشفشان‌ها به عنوان فاکتوری همپای شهاب‌سنگ‌های آسمانی فکر می‌کرده، اما تحقیقات اخیر دانشمندان نشان می‌دهد آتشفشان‌ها نقش کلیدی در تغییر و تحولات عصر یخ داشته و می‌توان از آنها به عنوان فاکتورهای تاثیرگذار در انقراض نسل‌های دوره‌های بسیار دور زمین نام برد. در حقیقت اکنون مشخص شده است که این آتشفشان‌ها بوده‌اند که مقدمات لازم برای سرد شدن زمین و آغاز عصر یخبندان را فراهم کرده‌اند، عصری که در آن بسیاری از گونه‌های حیاتی زمین از میان رفته‌اند.

450 میلیون سال از آن دوران می‌گذرد، دورانی که از آن به عصر یخ زمین یاد می‌شود، دورانی که دانشمندان از آن به عنوان یکی از جالب توجه‌ترین و در عین حال مرموز‌ترین دوره‌های زمین‌شناسی یاد می‌کنند. تحقیقات گسترده‌ای که درخصوص این دوره از حیات زمین صورت گرفته اکنون با کشفیات جدید دانشمندان وارد مرحله جدید و حساسی شده است. گروهی از محققان دانشگاه اوهایو دریافته‌اند آتشفشان‌ها در عصر یخ زمین نقش کلیدی در تغییر و تحولات و نوسانات آن دوران زمین داشته‌اند. نوسانات آب و هوایی و جغرافیایی عمدتا با انقراض نسل‌های گسترده همراه بوده است. گمانه‌زنی‌ها درباره آتشفشان‌ها و نقش آنها در دوره‌های مختلف زمین همواره برای دانشمندان جذاب بوده است. برخی حتی آنها را نخستین فاکتورهای گرمایش زمین و دلیل چنین ادعایی را انتشار مقادیر قابل توجه گاز دی‌اکسیدکربن به اتمسفر زمین عنوان می‌کنند. وقتی فعالیت عمده و همیشگی آتشفشان‌ها نیز به پایان رسید، اوضاع جوی زمین با بی‌ثباتی گسترده همراه شد که در نتیجه آن یخ‌های زمین شروع به آب شدن کردند. این یافته جالب توجه، بار دیگر اهمیت پرداختن به کربن در چرخه آب و هوایی امروز زمین را نشان می‌دهد.

تا پیش از این محققان دانشگاه اوهایو چنین نظریه‌ای را درخصوص عصر یخ زمین به پیدایش کوه‌های آپالاچ (در شرق آمریکای شمالی) مرتبط کرده بودند. همزمان با این‌که صخره‌های این کوه‌ها در معرض جریان‌های آب و هوایی قرار می‌گرفتند، واکنش‌های شیمیایی مخصوصی کربن را از اتمسفر زمین خارج می‌کردند که در نتیجه زمین با سرمایش کلی روبه‌رو شد و در نهایت حدود دوسوم تمام ‌گونه‌های حیاتی روی زمین نابود شدند. اما این تنها نیمی‌ از داستان مرموز 450 میلیون سال پیش و نقش تحولات آب و هوایی صورت گرفته در انقراض نسل‌های مختلف بوده است. اکنون محققان نیمه دیگر این داستان را ارائه می‌کنند. آتشفشان‌های غول‌پیکری که در طول بسته شدن مراحل نخستین اقیانوس اطلس شکل گرفته بودند و به اقیانوس Iapetus شهرت داشته است مقدمات لازم برای پیدایش و بالا آمدن کوه‌های آپالاچ و عصر یخ که به دنبال آن زمین را در برگرفته بود فراهم نموده بودند.

دکتر سالتزمان از دانشگاه اوهایو که در را‡س این پروژه تحقیقاتی قرار دارد، می‌گوید: مدل‌های جدیدی که در نتیجه این بررسی‌ها ‌ترسیم کرده‌ایم نشان می‌دهند آتشفشان‌های آتلانتیکی دقیقا در همان زمانی مقادیر قابل توجه کربن را روانه اتمسفر زمین می‌کردند که کوه‌های آپالاچ آنها را از اتمسفر زمین خارج می‌کردند. وی این‌گونه ادامه می‌دهد: برای تقریبا 10 میلیون سال، اوضاع جوی زمین در بن‌بست عجیبی گرفتار شده بود. اما زمانی که فوران‌های آتشفشانی با توقف ناگهانی همراه شدند، سطوح کربنی اتمسفر زمین به زیر سطحی کاهش یافتند که تا پیش از فعالیت‌های آتشفشانی وجود داشته است. در نتیجه دوران عصر یخ زمین آغاز شد.

تحقیقات اخیر دانشمندان نشان می‌دهد آتشفشان‌ها نقش کلیدی در تغییر و تحولات عصر یخ داشته و می‌تواناز آنها به عنوان فاکتورهای تاثیرگذار در انقراض نسل‌های دوره‌های بسیار دور زمین نام برد

این نخستین یافته مستند علمی ‌است که نشان می‌دهد کاهش در حجم کربن متصاعد شده از آتشفشان‌ها در‌ ترکیب با تداوم در معرض هوا قرار گرفتن کوه‌های آپالاچ موجب شکل‌گیری دوران مرموز زمین‌شناسی اوردوویشن (بخش دوم دوران پالئوزوئیک) و انقراض نسل مربوط به آن شده است.

اکنون و با تکیه بر چنین اطلاعاتی، دانشمندان تصور کلی از آنچه در این فرآیند روی داده است را ‌ترسیم می‌کنند: 460 میلیون سال پیش و در دوران زمین‌شناسی اوردوویشن آتشفشان‌های حاشیه منطقه‌ای از جهان که اکنون به آن اقیانوس اطلس گفته می‌شود، مقادیر عظیمی‌ از دی‌‌اکسید کربن را راهی اتمسفر زمین می‌کردند که در نتیجه زمین به «خانه‌ای داغ» تبدیل شده بود. در ادامه گدازه‌های آتشفشانی این کوه‌های آتشفشانی با منطقه آمریکای شمالی برخورد کرده که این برخورد عظیم به شکل‌گیری کوه‌های آپلاچ منجر می‌شود.

باران‌های اسیدی که غنی از دی‌اکسید کربن بوده‌اند بر سطح صخره‌های تازه شکل گرفته کوه‌های آپالاچ برخورد کرده و آنها را از هم پاشیدند. از سوی دیگر واکنش‌های شیمیایی نیز ذرات کربن را در رسوبات شکل گرفته به دام می‌انداختند که خود آبسنگ‌ها یا صخره‌های زیر آبی را در سطح وسیعی از بستری تشکیل می‌دادند که سراسر آمریکای شمالی را می‌پوشاندند.

برای 10 میلیون سال کوه‌های آتشفشانی کاری جز افزودن کربن به اتمسفر زمین نداشته‌اند و این در حالی بوده است که کوه‌های آپالاچ آنها را از اتمسفر خارج می‌کرده‌اند. بنابراین وضعیت «زمین داغ» برای مدت‌های بسیار طولانی حالتی پایدار داشته است. بتدریج حیات در اقیانوس‌های گرم شکل می‌گیرد، حیاتی که از آن جمله می‌توان به گونه‌های فراوانی از ‌تریلوبیت‌ها (رده Trilobita از بندپایان منقرض شده) و بازوپاها (از شاخه بازوپایان)Brachiopoda اشاره کرد.

در ادامه حدود 450 میلیون سال پیش فوران‌های آتشفشانی متوقف می‌شود، اما کوه‌های آپالاچ همچنان در معرض اوضاع جوی و آب و هوایی زمین قرار دارند و نقش غیرقابل انکار خود در کاهش سطوح کربنی اتمسفر را ادامه می‌دهند. در نتیجه این فرآیند زمین از وضعیت زمین داغ خارج و وارد مرحله عصر یخبندان می‌شود. تا 445 میلیون سال پیش توده‌های یخ قطب جنوب زمین را در نوک ابرقاره Gondwana پوشانده بودند. (که البته نهایتا ابرقاره Gondwana از هم پاشیده شده و قاره‌های نیم‌کره جنوبی زمین تشکیل می‌شود.) در خلال این دوران بوده است که دوسوم از تمام ‌گونه‌های زمین منقرض می‌شوند.

البته تا پیش از آغاز این تحقیقات، محققان دانشگاه اوهایو از این نکته آگاه بوده‌اند که آب و هوای زمین باید در پایان دوران زمین‌شناسی اوردوویشن با تغییرات قابل توجهی روبه‌رو شده باشد، اما هیچ‌گاه دقیقا تصور نمی‌کردند آتشفشان‌ها نقش کلیدی در این میان داشته‌اند. آنها حتی چنین تصور و پیش‌بینی قبلی را نیز نداشته‌اند اما زمانی که قطعات مختلف این پازل گیج‌کننده در کنار یکدیگر قرار گرفتند، چنین داستانی شکل گرفت.a


90/10/24::: 9:0 ص
نظر()
  
  

10گونه جالب از حیوانات منقرض شده+عکس تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار

نویسنده : sadra | گروه : گوناگون و جالب        

 

 

10گونه جالب از حیوانات منقرض شده+عکس تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار است که تا به حال روی زمین زندگی کرده است.

بلندی این حیوان ( از سر تا دم ) به بیش از 13 متر و قد آن به 5 متر می رسید و احتمالاً حدود 7 تن هم وزن داشته است. تیرانوزاروس هم مانند سایر دایناسورهای هم خانواده ی خود حیوان گوشت خواری بود که بر روی دو پا راه می رفت با جمجمه ای بسیار بزرگ که تعادل آن را به کمک دمی بسیار بلند و سنگین حفظ می کرد. در مقایسه با پاهای بلند و بسیار قوی عقبی، پا های جلویی این حیوان بسیار کوچک بودند و تنها دو انگشت داشتند. فسیل تی رکس در شمال آمریکا و در صخره هایی که در اواخر دوره ی کرتاسه تشکیل شده اند، پیدا شده یعنی بین 65?5 تا 68?5 ملیون سال پیش. این حیوان یکی از آخرین دایناسورهایی است که قبل از انقراض دوران سوم کرتاسه وجود داشته است. بیش از 30 گونه ی مختلف تی رکس شناسایی شده که بعضی از آنها اسکلت های نسبتاً کاملی داشته اند. برخی محققان علاوه بر اسکلت، بافت نرم هم یافته اند. فراوانی مواد فسیلی به محققان امکان داده است تحقیقات قابل توجهی در بسیاری از جنبه های زیست شناسی این حیوان، از جمله تاریخچه ی زندگی وبیو مکانیک آن انجام دهند. 2. کواگا : نیمی گورخر نیمی اسب ( انقراض : از سال 1883 میلادی ) کواگا، یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی آفریقا یی، از زیر گونه های گورخر دشت های آفریقا بود که زمانی به تعداد زیاد در ایالت کیپ و بخش های جنوبی ایالت آزاد ارنج در آفریقا یافت می شد. این حیوان به خاطر داشتن خط های مشخص، تنها در نیمه ی جلویی بدن ، از سایر گورخر ها قابل تمایز بود. در قسمت میانی، راه های روی بدن حیوان محو می شدند و راه های تیره تر پهن تر می شدند و نهایتاً قسمت عقبی بدن حیوان قهوه ای ساده بود. اسم این حیوان یک کلمه ی قبیله ای آفریقایی به معنی گورخر است. این اسم نوعی نام آوا است چون گفته می شود که شبیه صدای کواگا است. این حیوان در اصل به عنوان یک گونه ی مستقل به نام اکواس کاگا در سال 1788 طبقه بندی شده بود. در طول 50 سال بعد از آن گورخر های بسیاری توسط طبیعت شناسان وسیاحان معرفی شدند. به خاطر تنوع زیادی که در طرح پوست این حیوان وجود دارد ( هیچ گورخری شبیه دیگری نیست ) دانشمندان طبقه بندی با تعداد زیادی از گونه های مختلف مواجه شدند و هیچ راهی هم وجود نداشت که مشخص کند کدام یک گونه ی اصلی ، کدام زیر گونه و کدام گونه های مختلف طبیعی هستند. بسیار پیش از اینکه این سردرگمی حل شود، کواگا تا بخاطر گوشت، پوست و خوراک ذخیره در انبارهای خانگی ، تا حد انقراض شکار شده بود. احتمالاً آخرین کواگای آزاد تا اواخر دهه ی 1870 شکار شده بود و آخرین نمونه در اسارت در تاریخ 12 اگست 1883 در موزه ی آرتیس مجیسترا در شهر آمستردام درگذشت. کواگا اولین موجود منقرض شده ای بود که بر روی DNA او آزمایش انجام شد. آخرین تحقیقات ژنتیکی مشخص کرده اند که کواگا یک گونه ی مستقل نبوده بلکه از نژاد گورخر انشعاب یافته. 3. تای لاسین : ببر تاسمانی ( انقراض : از سال 1936 میلادی ) تای لاسین بزرگترین جانور گوشت خوار کیسه دار در دوران مدرن بود. این جانور بومی استرالیا و گینه نو بود و تصور می شود که در قرن بیستم منقرض شد. در نزد عموم به نام ببر تاسمانی ( به خاطر پشت راه راه) و همچنین گرگ تاسمانی و در محاوره به نام ببر تاسی یا تازی شناخته شده است. او آخرین گونه از نژاد خود بود. تای لاسین در سرزمین اصلی خود استرالیا، هزاران سال قبل از اینکه اروپاییان در آن قاره مستقر شوند منقرض شده بود؛ اما در جزیره ی تاسمانیا زنده مانده بود. شکار گسترده و پاداش برای آن دلیل اصلی انقراض آن بوده اما بیماری، آمدن سگ ها و تجاوز انسان به زیست گاه آنها می تواند از جمله سایر عوامل موءثر باشد. با وجود اینکه این حیوان رسماً به عنوان منقرض معرفی شده اما هنوز گزارش می شود که دیده شده. 4. گاو دریایی استلر : جانور بی دفاع ( انقراض : از سال 1768 میلادی ) این حیوان که قبلاً در سواحل آسیاتیک دریای حاشیه ی اقیانوس آرام، از ژاپن تا کالیفرنیا پیدا شده بود، درسال 1741 توسط طبیعت شناس جورج استلر کشف شد. گاو دریایی تا حدود 8 متر رشد می کرد و حدوداً 3 تن وزن داشت. بسیار بزرگتر از نهنگ های کوچک دریایی بود و تقریباً شبیه یک خوک آبی بسیار بزرگ با دست هایی تنومند و دمی شبیه نهنگ بود. بر اساس گفته های استلر ” این حیوان هرگز به ساحل نمی آید و همیشه درون آب زندگی می کند. پوست بدنش مثل درخت بلوط سیاه و ضخیم است. سرش در مقایسه با بدن کوچک است ، دندان ندارد ولی به جای آن دو استخوان سفید تخت یکی در بالا و یکی در پایین دارد.” با توجه به سرعتی که آخرین گروه آنها از بین رفت، احتمالاً ورود انسان ها به منطقه دلیل انقراض این حیوان بوده است. هنوز هم گزارش های پراکنده ای از دیده شدن یک حیوان گاو شکل دریایی در دریاهای حاشیه ی اقیانوس آرام و گرینلند وجود دارد، بنابراین احتمال دارد که هنوز گروه کوچکی از این حیوان وجود داشته باشند ولی این مسأله هنوز ثابت نشده است. 5. گوزن ایرلندی : بزرگترین گوزنی که تا به حال وجود داشته ( انقراض : حدود 7700 سال قبل ) اِلک ایرلندی یا گوزن بزرگ، در اوراسیا از ایرلند تا شرق دریاچه ی بایکال می زیست. عمر جدید ترین بقایای به دست آمده از این حیوان تا 7700 سال پیش تخمین زده می شود. این حیوان به خاطر اندازه ی بسیار بزرگش ( حدود 2.1متر ارتفاع تا شانه ) و به ویژه بخاطر داشتن بزرگترین شاخ ها معروف است (حداکثر 3?65 متر پهنای شاخ ها و حدود 40 کیلو وزن آنها بوده است ). بحث در مورد دلیل انقراض آنها بیشتر بر روی اندازه ی شاخ هایشان متمرکز است. برخی معتقدند شکار بوسیله ی انسان عامل اصلی انقراض گوزن ایرلندی است همان طور که در مورد بسیاری از بزرگ جانداران ماقبل تاریخ صحت دارد؛ اما این فرضیه نیز وجود دارد که اندازه ی بسیار بزرگ شاخ ها باعث محدودیت حرکتی نرها در مناطق جنگلی می شد یا اینکه در هر صورت این شاخ ها به درستی با محیط تطابق نیافتند. در هر صورت، شواهد شکار بی رویه مبهم است وگوزن ایرلندی به عنوان موجودی که در پهنای یک قاره زندگی می کرده می توانسته همراه با انسان تکامل بیابد و با حضور انسان ها خو بگیرد. 6. ببر مازندران : سومین گونه ی بزرگ در جهان ( انقراض : از سال 1970 میلادی ) ببر مازندران یا ببر ایرانی غربی ترین زیر گونه ی ببر است که در ایران، عراق، افغانستان، ترکیه، مغولستان، قزاقستان، قفقاز، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان پیدا می شد تا اینکه ظاهراً در دهه ی 1970 میلادی منقرض شد. ببر خزری سومین ببر بزرگ جهان از بین تمام گونه های شناخته شده ی ببرها بود. بدن این زیرگونه بسیار ستبر و کشیده بود با پاهایی قوی، پنجه هایی پهن و بزرگ و چنگالهایی بلند. گوش های این حیوان کوتاه و کوچک بودند و بر روی نوک آنها مویی وجود نداشت. روی گونه ها پوشیده از مو بود و موی بقیه جاهای بدن بلند و ضخیم بود. رنگ این حیوان شبیه ببر بنگال بود. جنس نر این حیوان بسیار بزرگ بود و بین 169 تا 240 کیلو وزن داشت. جنس ماده چندان بزرگ نبود و حدود 85 تا 135 کیلوگرم وزن داشت. هنوز هم گاهی ادعا می شود که این ببر دیده شده است. 7. اروچس : نوعی گاو بسیار بزرگ ( انقراض : از سال 1627 میلادی ) یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی اروپا اروچس یا اروس نوعی گاو بسیار بزرگ بودند که ابتدا درحدود دو ملیون سال قبل در هندوستان به وجود آمدند و سپس به خاور میانه، آسیا و حدود 250000 سال پیش به اروپا رسیدند. در قرن 13 میلادی محدوده ی این حیوان به لهستان ، لیتوانی ، مولداوی، ترانسیلوانیا و پروس شرقی رسید. حق شکار حیوانات بزرگ بر روی هر ملکی محدود به اشراف و به تدریج خانواده سلطنتی بود. همچنان که جمعیت اروچس کاهش یافته است ، شکار متوقف شد اما دادگاه سلطنتی هنوزبه شکار بان هایی احتیاج داشت تا زمین های باز برای چریدن حیوان وجود داشته باشد. این شکار بان ها درازای خدمات خود از پرداخت مالیات معاف بودند وشکار غیر قانونی حیوان حکم اعدام داشت. در سال 1564 شکار بان ها می دانستند که بر اساس آمار سلطنتی تنها 38 حیوان باقی مانده است. آخرین اروچس که ماده بود در سال 1627 در جنگلی در لهستان درگذشت. جمجمه ی این حیوان هم اکنون درشهر استکهلم سوئد است. 8.ماهی گیرک بزرگ : بزرگترین پرنده در نوع خود ( انقراض : از سال 1844 میلادی ) ماهی گیرک بزرگ تنها گونه از خانواده ی ماهی گیرک های غیر پرنده ی بزرگ اقیانوس اطلس است که تا زمان های اخیر زنده مانده بود، اما امروزه منقرض است. این جانور همچنین به نام پنگوئن نیز معروف بوده است. ماهی گیرک غیر پرنده ی بزرگ با قدی حدود 30 تا 34 سانتی متر و وزنی حدود 5 کیلوگرم در دسته های بسیار در جزیره های شرق کانادا، گرین لند، ایسلند، نروژ، ایرلند و بریتانیا پیدا می شد. اما نهایتاً در اثر شکار بی رویه منقرض شد. بقایای یافته شده در فلوریدا مشخص کرده اند که تا قرن 14 میلادی این پرنده ها گاهی با توجه به خطرات موجود، در زمستان به سرزمین های جنوبی می رفتند. 9. شیر غار : یکی از بزرگترین شیر هایی که تا به حال وجود داشته است ( انقراض : 2000 سال قبل ) بر اساس یافته ها از فسیل جانور و نقاشی های ماقبل تاریخ، شیر غار که به عنوان شیر غار اروپایی یا اوراسیایی هم شناخته شده است، گونه ای منقرض شده از شیر است. این گونه بسیار بزرگ بوده است. بلندی قد یک شیر نر بالغ که بقایای آن در سال 1985 درآلمان پیدا شد تا شانه 1?2 متر و طول بدنش بدون احتساب دم 2?1 متر بود یعنی حدوداً 5 تا 10 درصد بزرگ تر از شیر های امروزی. احتمالاً حدود 10000 سال پیش و در دوره ی یخبندان منقرض شده ، البته نشانه هایی نیز وجود دارد که تا 2000 سال پیش هم در بالکان وجود داشته است. 10. دودو : نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده ( انقراض : از اواخر قرن 17 میلادی ) دودو یک مرغ غیر پرنده بود که در جزیره ی موریتانی زندگی می کرد. قد این پرنده که از خانواده ی کبوتران بود به حدود یک متر می رسید، از میوه ها تغذیه می کرد و لانه ی خود را روی زمین می ساخت. دودو از نیمه یا اواخر قرن 17 میلادی منقرض شده است. معمولاً از آن به عنوان نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده استفاده می شود چون انقراض آن در زمان تاریخ مدون بشر اتفاق افتاد و مستقیماً ناشی از فعالیت های انسانی بود. صفت ” مرده مثل دودو” یعنی صد درصد مرده. و جمله ی ” راه دودو را رفتن” یعنی منقرض یا منسوخ شدن یا تبدیل شدن به چیزی از گذشته. 1. تیرانوزاروس رکس
( انقراض : 65 ملیون سال قبل )
 

تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار است که تا به حال روی زمین زندگی کرده است. بلندی این حیوان ( از سر تا دم ) به بیش از 13 متر و قد آن به 5 متر می رسید و احتمالاً حدود 7 تن هم وزن داشته است. تیرانوزاروس هم مانند سایر دایناسورهای هم خانواده ی خود حیوان گوشت خواری بود که بر روی دو پا راه می رفت با جمجمه ای بسیار بزرگ که تعادل آن را به کمک دمی بسیار بلند و سنگین حفظ می کرد. در مقایسه با پاهای بلند و بسیار قوی عقبی، پا های جلویی این حیوان بسیار کوچک بودند و تنها دو انگشت داشتند.

فسیل تی رکس در شمال آمریکا و در صخره هایی که در اواخر دوره ی کرتاسه تشکیل شده اند، پیدا شده یعنی بین 65?5 تا 68?5 ملیون سال پیش. این حیوان یکی از آخرین دایناسورهایی است که قبل از انقراض دوران سوم کرتاسه وجود داشته است. بیش از 30 گونه ی مختلف تی رکس شناسایی شده که بعضی از آنها اسکلت های نسبتاً کاملی داشته اند. برخی محققان علاوه بر اسکلت، بافت نرم هم یافته اند. فراوانی مواد فسیلی به محققان امکان داده است تحقیقات قابل توجهی در بسیاری از جنبه های زیست شناسی این حیوان، از جمله تاریخچه ی زندگی وبیو مکانیک آن انجام دهند.

2. کواگا : نیمی گورخر نیمی اسب
( انقراض : از سال 1883 میلادی )

کواگا، یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی آفریقا یی، از زیر گونه های گورخر دشت های آفریقا بود که زمانی به تعداد زیاد در ایالت کیپ و بخش های جنوبی ایالت آزاد ارنج در آفریقا یافت می شد. این حیوان به خاطر داشتن خط های مشخص، تنها در نیمه ی جلویی بدن ، از سایر گورخر ها قابل تمایز بود. در قسمت میانی، راه های روی بدن حیوان محو می شدند و راه های تیره تر پهن تر می شدند و نهایتاً قسمت عقبی بدن حیوان قهوه ای ساده بود. اسم این حیوان یک کلمه ی قبیله ای آفریقایی به معنی گورخر است. این اسم نوعی نام آوا است چون گفته می شود که شبیه صدای کواگا است.

این حیوان در اصل به عنوان یک گونه ی مستقل به نام اکواس کاگا در سال 1788 طبقه بندی شده بود. در طول 50 سال بعد از آن گورخر های بسیاری توسط طبیعت شناسان وسیاحان معرفی شدند. به خاطر تنوع زیادی که در طرح پوست این حیوان وجود دارد ( هیچ گورخری شبیه دیگری نیست ) دانشمندان طبقه بندی با تعداد زیادی از گونه های مختلف مواجه شدند و هیچ راهی هم وجود نداشت که مشخص کند کدام یک گونه ی اصلی ، کدام زیر گونه و کدام گونه های مختلف طبیعی هستند. بسیار پیش از اینکه این سردرگمی حل شود، کواگا تا بخاطر گوشت، پوست و خوراک ذخیره در انبارهای خانگی ، تا حد انقراض شکار شده بود. احتمالاً آخرین کواگای آزاد تا اواخر دهه ی 1870 شکار شده بود و آخرین نمونه در اسارت در تاریخ 12 اگست 1883 در موزه ی آرتیس مجیسترا در شهر آمستردام درگذشت. کواگا اولین موجود منقرض شده ای بود که بر روی DNA او آزمایش انجام شد. آخرین تحقیقات ژنتیکی مشخص کرده اند که کواگا یک گونه ی مستقل نبوده بلکه از نژاد گورخر انشعاب یافته.

3. تای لاسین : ببر تاسمانی
( انقراض : از سال 1936 میلادی )

تای لاسین بزرگترین جانور گوشت خوار کیسه دار در دوران مدرن بود. این جانور بومی استرالیا و گینه نو بود و تصور می شود که در قرن بیستم منقرض شد. در نزد عموم به نام ببر تاسمانی ( به خاطر پشت راه راه) و همچنین گرگ تاسمانی و در محاوره به نام ببر تاسی یا تازی شناخته شده است. او آخرین گونه از نژاد خود بود.

تای لاسین در سرزمین اصلی خود استرالیا، هزاران سال قبل از اینکه اروپاییان در آن قاره مستقر شوند منقرض شده بود؛ اما در جزیره ی تاسمانیا زنده مانده بود. شکار گسترده و پاداش برای آن دلیل اصلی انقراض آن بوده اما بیماری، آمدن سگ ها و تجاوز انسان به زیست گاه آنها می تواند از جمله سایر عوامل موءثر باشد. با وجود اینکه این حیوان رسماً به عنوان منقرض معرفی شده اما هنوز گزارش می شود که دیده شده.

4. گاو دریایی استلر : جانور بی دفاع
( انقراض : از سال 1768 میلادی )

این حیوان که قبلاً در سواحل آسیاتیک دریای حاشیه ی اقیانوس آرام، از ژاپن تا کالیفرنیا پیدا شده بود، درسال 1741 توسط طبیعت شناس جورج استلر کشف شد. گاو دریایی تا حدود 8 متر رشد می کرد و حدوداً 3 تن وزن داشت. بسیار بزرگتر از نهنگ های کوچک دریایی بود و تقریباً شبیه یک خوک آبی بسیار بزرگ با دست هایی تنومند و دمی شبیه نهنگ بود. بر اساس گفته های استلر ” این حیوان هرگز به ساحل نمی آید و همیشه درون آب زندگی می کند. پوست بدنش مثل درخت بلوط سیاه و ضخیم است. سرش در مقایسه با بدن کوچک است ، دندان ندارد ولی به جای آن دو استخوان سفید تخت یکی در بالا و یکی در پایین دارد.” با توجه به سرعتی که آخرین گروه آنها از بین رفت، احتمالاً ورود انسان ها به منطقه دلیل انقراض این حیوان بوده است. هنوز هم گزارش های پراکنده ای از دیده شدن یک حیوان گاو شکل دریایی در دریاهای حاشیه ی اقیانوس آرام و گرینلند وجود دارد، بنابراین احتمال دارد که هنوز گروه کوچکی از این حیوان وجود داشته باشند ولی این مسأله هنوز ثابت نشده است.

5. گوزن ایرلندی : بزرگترین گوزنی که تا به حال وجود داشته
( انقراض : حدود 7700 سال قبل )

اِلک ایرلندی یا گوزن بزرگ، در اوراسیا از ایرلند تا شرق دریاچه ی بایکال می زیست. عمر جدید ترین بقایای به دست آمده از این حیوان تا 7700 سال پیش تخمین زده می شود. این حیوان به خاطر اندازه ی بسیار بزرگش ( حدود 2.1متر ارتفاع تا شانه ) و به ویژه بخاطر داشتن بزرگترین شاخ ها معروف است (حداکثر 3?65 متر پهنای شاخ ها و حدود 40 کیلو وزن آنها بوده است ).

بحث در مورد دلیل انقراض آنها بیشتر بر روی اندازه ی شاخ هایشان متمرکز است. برخی معتقدند شکار بوسیله ی انسان عامل اصلی انقراض گوزن ایرلندی است همان طور که در مورد بسیاری از بزرگ جانداران ماقبل تاریخ صحت دارد؛ اما این فرضیه نیز وجود دارد که اندازه ی بسیار بزرگ شاخ ها باعث محدودیت حرکتی نرها در مناطق جنگلی می شد یا اینکه در هر صورت این شاخ ها به درستی با محیط تطابق نیافتند. در هر صورت، شواهد شکار بی رویه مبهم است وگوزن ایرلندی به عنوان موجودی که در پهنای یک قاره زندگی می کرده می توانسته همراه با انسان تکامل بیابد و با حضور انسان ها خو بگیرد.

6. ببر مازندران : سومین گونه ی بزرگ در جهان
( انقراض : از سال 1970 میلادی )

ببر مازندران یا ببر ایرانی غربی ترین زیر گونه ی ببر است که در ایران، عراق، افغانستان، ترکیه، مغولستان، قزاقستان، قفقاز، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان پیدا می شد تا اینکه ظاهراً در دهه ی 1970 میلادی منقرض شد. ببر خزری سومین ببر بزرگ جهان از بین تمام گونه های شناخته شده ی ببرها بود.

بدن این زیرگونه بسیار ستبر و کشیده بود با پاهایی قوی، پنجه هایی پهن و بزرگ و چنگالهایی بلند. گوش های این حیوان کوتاه و کوچک بودند و بر روی نوک آنها مویی وجود نداشت. روی گونه ها پوشیده از مو بود و موی بقیه جاهای بدن بلند و ضخیم بود. رنگ این حیوان شبیه ببر بنگال بود. جنس نر این حیوان بسیار بزرگ بود و بین 169 تا 240 کیلو وزن داشت. جنس ماده چندان بزرگ نبود و حدود 85 تا 135 کیلوگرم وزن داشت. هنوز هم گاهی ادعا می شود که این ببر دیده شده است.

7. اروچس : نوعی گاو بسیار بزرگ
( انقراض : از سال 1627 میلادی )

یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی اروپا اروچس یا اروس نوعی گاو بسیار بزرگ بودند که ابتدا درحدود دو ملیون سال قبل در هندوستان به وجود آمدند و سپس به خاور میانه، آسیا و حدود 250000 سال پیش به اروپا رسیدند.

در قرن 13 میلادی محدوده ی این حیوان به لهستان ، لیتوانی ، مولداوی، ترانسیلوانیا و پروس شرقی رسید. حق شکار حیوانات بزرگ بر روی هر ملکی محدود به اشراف و به تدریج خانواده سلطنتی بود. همچنان که جمعیت اروچس کاهش یافته است ، شکار متوقف شد اما دادگاه سلطنتی هنوزبه شکار بان هایی احتیاج داشت تا زمین های باز برای چریدن حیوان وجود داشته باشد. این شکار بان ها درازای خدمات خود از پرداخت مالیات معاف بودند وشکار غیر قانونی حیوان حکم اعدام داشت. در سال 1564 شکار بان ها می دانستند که بر اساس آمار سلطنتی تنها 38 حیوان باقی مانده است. آخرین اروچس که ماده بود در سال 1627 در جنگلی در لهستان درگذشت. جمجمه ی این حیوان هم اکنون درشهر استکهلم سوئد است.

8.ماهی گیرک بزرگ : بزرگترین پرنده در نوع خود
( انقراض : از سال 1844 میلادی )

ماهی گیرک بزرگ تنها گونه از خانواده ی ماهی گیرک های غیر پرنده ی بزرگ اقیانوس اطلس است که تا زمان های اخیر زنده مانده بود، اما امروزه منقرض است. این جانور همچنین به نام پنگوئن نیز معروف بوده است.

ماهی گیرک غیر پرنده ی بزرگ با قدی حدود 30 تا 34 سانتی متر و وزنی حدود 5 کیلوگرم در دسته های بسیار در جزیره های شرق کانادا، گرین لند، ایسلند، نروژ، ایرلند و بریتانیا پیدا می شد. اما نهایتاً در اثر شکار بی رویه منقرض شد. بقایای یافته شده در فلوریدا مشخص کرده اند که تا قرن 14 میلادی این پرنده ها گاهی با توجه به خطرات موجود، در زمستان به سرزمین های جنوبی می رفتند.

9. شیر غار : یکی از بزرگترین شیر هایی که تا به حال وجود داشته است
( انقراض : 2000 سال قبل )

بر اساس یافته ها از فسیل جانور و نقاشی های ماقبل تاریخ، شیر غار که به عنوان شیر غار اروپایی یا اوراسیایی هم شناخته شده است، گونه ای منقرض شده از شیر است. این گونه بسیار بزرگ بوده است. بلندی قد یک شیر نر بالغ که بقایای آن در سال 1985 درآلمان پیدا شد تا شانه 1?2 متر و طول بدنش بدون احتساب دم 2?1 متر بود یعنی حدوداً 5 تا 10 درصد بزرگ تر از شیر های امروزی. احتمالاً حدود 10000 سال پیش و در دوره ی یخبندان منقرض شده ، البته نشانه هایی نیز وجود دارد که تا 2000 سال پیش هم در بالکان وجود داشته است.

10. دودو : نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده
( انقراض : از اواخر قرن 17 میلادی )

دودو یک مرغ غیر پرنده بود که در جزیره ی موریتانی زندگی می کرد. قد این پرنده که از خانواده ی کبوتران بود به حدود یک متر می رسید، از میوه ها تغذیه می کرد و لانه ی خود را روی زمین می ساخت. دودو از نیمه یا اواخر قرن 17 میلادی منقرض شده است. معمولاً از آن به عنوان نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده استفاده می شود چون انقراض آن در زمان تاریخ مدون بشر اتفاق افتاد و مستقیماً ناشی از فعالیت های انسانی بود. صفت ” مرده مثل دودو” یعنی صد درصد مرده. و جمله ی ” راه دودو را رفتن” یعنی منقرض یا منسوخ شدن یا تبدیل شدن به چیزی از گذشته.


  
  

(تیرانوزاروس رکس(پادشاه ظالم دایناسورها

تی رکس،‌دایناسور گوشتخوار بزرگی بود که در دوره کرتاسه پسین، حدود 85 تا 65 میلیون سال قبل، در محیطهای مرطوب، نیمه حاره ای، در جنگلهای باز نزدیک رودخانه و در مردابهای بیشه ها زندگی می کرد. آب و هوای این مناطق معتدل بود.

تا این اواخر،‌تی رکس را بزرگترین دایناسور گوشتخوار می دانستند، اما گیگانتوزاروس و کارکارودونتوزاروس ، اندکی بزرگتر هستند.

آناتومی

تی رکس، شکارچی درنده ای بود که روی دو پای قدرتمند راه می رفت. این گوشتخوار،‌ سری بزرگ و دندانهایی تیز و نیشدارداشت و ماهیچه های آرواره اش به خوبی توسعه یافته بود. دستهای این دایناسوربوده و در هر دست دو انگشت داشت. پاهای پرنده مانند تی رکس،‌سه پنجه بزرگ داشت که درهر سه پنجه ناخن وجود داشت(به علاوه یک ناخن کوچک روی پنجه کوچک چهارمی). تی رکس، دمی باریک، سفت و تیز داشت که ایجاد توازن می کرد و به هنگام دویدن، امکان چرخیدن جانور را فراهم می کرد. گردن تی رکس، کوتاه و ماهیچه ای بود. بدن آن بسیار توپر و نیرومند بود اما استخوانهایی توخالی داشت.

اندازه

طول تی رکس، بیش از 40 فوت(4/12 متر) و بلندی آن حدود 15 تا 20 فوت(6/4 تا 6 متر) و طول دستها تنها حدود 3 فوت(1متر)بود. وزن تیرانوزاروس،5 تا7 تن بود.

طول جمجمه بزرگ آن5 فوت(5/1 متر)، فاصله حفرات چشمی در جمجمه4 اینچ (2/10سانتیمتر) و قطر کره چشم حدود 3 اینچ(6/7سانتیمتر)بود.

طول ردپای برجامانده از تی رکس55/1فوت(46سانتیمتر) می باشد(اگرچه طول پاها بلندتر وحدود 3/3 فوت(1متر) بوده اما تی رکس مثل دایناسورهای دیگر روی پنجه هایش راه می رفته است). طول گامهای بلند آن بیش از 12 تا 15فوت(6/4-7/3 متر)بوده و با سرعت 15 مایل در ساعت(24 کیلومتر در ساعت) می دویده است.

دندانها و آرواره

طول آرواره های تی رکس بیش از 4 فوت(2/1 متر) بوده و 50 تا60 دندان ضخیم،‌مخروطی شکل و استخوان خردکن داشته است که اندازه آنها از خیلی کوچک تا حدود 9 اینچ(23سانتیمتر)درتغییر بوده است. تی رکس های بالغ، در آرواره شان دندانهایی با اندازه های مختلف داشتند، هنگامی که دندانی می شکست، دندان جدید(وکوچکتر)ی به جای آن رشد می کرد. طول بعضی از دندانهای یافت شده تیرانوزاروس، بیش از 13 اینچ(33سانتیمتر)است. این دایناسور در هر وعده غذایی، بیش از 500 پوند(230کیلوگرم) گوشت و استخوان را می خورده است.

تی رکسها، دندانهای نیش پیچ داری داشتند. هنگامی که تیرانوزاروس دهانش را می بست، بخشهای بالایی دندانهای آرواره پایینی،‌ به درون دندانهای آرواره بالایی فرومی رفتند.

پوست

نمونه های فسیل شده ای ازپوست زبر و ناهموارتی رکس، یافت شده است. پوست آنها مانند پوست تمساح زبر و خشن بوده و آن را پوستی نقش دار توصیف کرده اند.

زیستگاه و پراکندگی

احتمالا تی رکسها در جنگلها زندگی می کرده اند در جایی که شکار آنها(دایناسورهای گیاهخوار) غذا پیدا می کرده اند. فسیلهای تی رکس، در غرب آمریکای شمالی و مغولستان یافت شده اند.

حواس

بینایی: لوب بینایی تی رکس در مغز، بخش بسیار بزرگی را تشکیل می دهد که اطلاعات بینایی را پردازش می کند. به علاوه تی رکس،‌ قوه درک بالایی هم دارد(از آنجایی که هر دو چشمش در قسمت جلوی جمجمه قرار گرفته اند و نه در دو طرف)اما تنها دایناسوری نیست که قوه درک بالایی دارند. کلا، شکارچیان،‌قوه درک بالایی دارند که در شکار کردن به آنها کمک می کند. معمولا چشمهای جانورانی که شکار می شوند(مانند دایناسورهای گیاهخوار)، در طرفین سر آنها قرار دارد(و قوه درک بالایی ندارند). نحوه قرارگیری چشمها به آنها کمک می کند تا شکارچی را از هر دو طرف ببینند.بویایی: در مغز تی رکس، منطقه بسیاربزرگی، برای پردازش بوها وجود دارد

دم

تی رکس، دمی سفت و نوک تیز دارد(مانند تتانورانها ی دیگر(به معنای دارای دم شق). برای چالاکی و دویدن سریع جانور،‌ دم آنها با سر بزرگشان در توازن بوده است.

بخش کوچکی از دم در اثر قفل شدن زیگوپوفیز مهره ها سفت و شق می شد(در هم قفل شدن ساختارهای استخوانی در جلو و عقب کمان عصبی، قفل شدن یک مهره در دیگری).

نمونه های دیگری ازدایناسورهای بزرگ گوشتخوار

اگرچه تی رکس، بزرگترین دایناسورگوشتخوارکشف شده نیست، اما مطمئنا یکی از بزرگترین شکارچیان خشکی بوده است. گیگانتوزاروس کارولینی و کارکارودونتوزاروس ، که اخیرا کشف شده اند، حتی از تی رکس هم بزرگتر بوده اند.

مقایسه اندازه

استخوانهای تیرانوزاروس رکس

تی رکس، گوشتخواری به طول حدود 40فوت(4/12 متر)،‌ بلندی 20-15فوت(6-6/4 متر) و وزن 7-5 تن بود و احتمالا،‌ مثل ما انسانها،‌ حدود 200 استخوان داشته است(از آنجایی که اسکلت کامل تی رکس پیدا نشده است، هیچ کس به درستی نمی داند که چند استخوان دارد).حدود دوازده اسکلت تی رکس پیدا شده است.

جمجمه و آرواره

طول آرواره های تی رکس،‌بیش از 4 فوت(2/1متر)بود و 50 تا 60 دندان ضخیم، مخروطی و استخوان خردکن داشت که طول هر کدام 9 اینچ(23 سانتیمتر)بود.

در مدفوع تی رکس، استخوانهای خرد شده یافت شده است. دندانهای این دایناسور، آنقدر قوی بود که توسط آنها ضربات و صدمات زیادی را به جانوران دیگر وارد می کرد. توانایی خرد کردن و استفاده از مواد غذایی موجود در آن(مغز استخوان)‏، این امکان را برای تی رکس فراهم می کرد که علاوه بر شکار کردن،‌ لاشخور خوبی هم باشد.

تی رکس،‌ مانند دایناسورهای دیگر،‌ دیاپسیدبود(مثل همه خزندگان به استثنای لاک پشت). دیاپسیدها،‌جانورانی هستند که در دو طرف جمجمه شان، دو سوراخ اضافی دارند.

پاها

مثل همه دایناسورهای دیگر، تی رکس روی پنجه هایش راه می رفت. اصطلاح مورد استفاده دانشمندان در این زمینه، پنجه رو است. جانوران دیگری که پنجه رو هستند عبارتند از سگها، گربه ها و جوجه ها. در این جانوران،‌ در قسمت پشت پا، بافتی وجود دارد که به صورت جذب کننده ضربه و شوک است. انسانها،‌ خرسها و تمساحها طور دیگری راه می روند. آنها کف رو(پهن پا) هستند.

تی رکس،‌روی هر پا سه انگشت چنگالی و یک انگشت پهن(یا شست پا،‌انگشت بسیار کوچک و بی استفاده) داشته است. پاهای تیرانوزاروس،‌ بسیار قوی و قدرتمند بودند.

شانه و بازو

دستان تی رکس، در مقایسه با بقیه بدنش،‌بسیارکوچک بود. بخش بالایی دست در بدن فرو می رفت،‌ دستهای تی رکس تقریبا بلااستفاده بودندو حرکت بسیار محدودی داشتند. دستهای تی رکس حتی به دهانش نمی رسید.

تی رکس در هر دست، دو انگشت داشت

لگن خاصره

تی رکس جزء دایناسورهای ساریچین و دایناسوری کفل دار بود. این نوع دایناسور، رانی داشت که در آن، استخوان شرمگاهی به طرف جلو و پایین قرار می گرفت(برخلاف دایناسورهای اورنیتیسچین که در آنها استخوان لگن خاصره به سمت عقب و پایین قرار داشت).

زمان زیست تی رکس

تی رکس در دوره کرتاسه پایانی،‌حدود 85 تا 65 میلیون سال قبل،‌تا انتهای دوران مزوزوییک ،‌عصر خزندگان،‌ می زیست. در این زمان،‌زمین ازنظر لرزه ای فعال بود. فورانهای آتشفشانی بسیاری رخ می داد. ابرقاره پانگه آ،‌ شکسته و خرد شد و قاره های اوراسیا و گندوانا،‌ از هم جدا شدند . در این زمان هیچ کلاهک قطبی وجود نداشت،‌سطح آب دریا بالاتر از حد فعلی و آب و هوا هم گرمتر از حال حاضر بود.

تیرانوزاروس، از آخرین گونه های دایناسور بود که قبل از انقراض کرتاسه- ترشیاری (K-T) در 65 میلیون سال قبل، تکامل یافت.

دایناسورهای هم عصر تیرانوزاروس عبارتند از: تریسراتوپس (که احتمالا تی رکس آن را شکار می کرده است)، آنکیلوساروس (گیاهخوار زره دار)،‌ مایازورا (گیاهخوار)،‌ ادمونتونیا(دایناسور صفحه ای)،‌ آناتوتیتان (دایناسور نوک دار شناگر)،‌ پاکیسفالوزاروس (دایناسور شاخدار وگیاهخوار)،‌ پارازارولوفوس (دایناسور نوک دارشناگر)،‌ کوئتزالکوتلوس (خزنده بزرگ پرنده که دایناسور نبوده است)،‌ کوریتوزاروس (دایناسور زره دار و شناگر)،‌ استیراکوزاروس و بسیاری دیگر از سوسمارهای کرتاسه.

زمین 65 میلیون سال قبل

تغذیه تی رکس

تی رکس، جانوری گوشتخواربود و در محیط زیست خود،‌ در راس زنجیره غذایی جای می گرفت. احتمالا تیرانوزاروس،‌شکار خود را تعقیب می کرده و قطعه بزرگی از گوشت بدن آن را می گرفته و طعمه را پیچانده و مجروح می کرده و در نهایت آن را می بلعیده است. آرواره های بزرگ و قدرتمند وپاهای چنگالی تیرانوزاروس، اسلحه های مرگبار این جانور درنده بودند.

لاشخور یا شکارچی؟

بعضی از دیرینه شناسان (و به ویژه جک هورنر) اخیرا این سوال را مطرح کرده اندکه آیا تی رکس، با توجه به چشمهای کوچک، دستهای کوتاه و قدمهای کوتاهش، واقعاشکارچی بوده است(توجه: بسیاری از دیرینه شناسان دیگر، تصور می کنند که تی رکس بینایی خوبی داشته است و دایناسور تندرویی بوده است). فرضیه هورنر این است که تیرانوزاروس، غذایش را از لاشه جانوران دیگر تامین می کرده است.

لاشخورها باید قدرت بویایی قوی(برای یافتن غذا) و لازمه این امر داشتن تحرک زیاد(برای به دست آوردن گوشت) است. شواهدی وجود دارد که تی رکس، حس بویایی قوی داشته است(از آنجایی که در جمجمه و مغزاین جانور، لوب بویایی بسیار بزرگ است). همچنین پاهای بزرگ تی رکس برای حرکت و تحرک زیاد این جانور، مناسب بوده است.در مورد فرضیه لاشخور بودن تیرانوزاروس هم بحثهایی وجود دارد. اخیرا، دکتر کنت کارپنتر(از موزه تاریخ طبیعی دنور)، بر روی دم یک هادروزار (دایناسور نوک دار و شناگر)نشانه هایی از دندان تی رکس راکشف کرد و این کشف، شاهدی بود بر اینکه تی رکس، جانوری شکارچی بوده است و نه یک لاشخور. به چه علت دیگری ممکن است تی رکس، یک دایناسور شناگر را گاز بگیرد؟

بحثهای دیگری که در زمینه فرضیه لاشخور بودن تی رکس وجود دارد از این قرار است که چشمهای کوچک، ضرورتا بیان کننده دید ضعیف نیستند. پرندگان(اولاد دایناسورها) چشمهای نسبتا کوچکی داشته اند اما دید قوی دارند. دستهادرشکار نقش مهم و ضروری ندارند، همانطور که دستهای تیرانوزاروس هم کوچک است. بسیاری از جانوران شکارچی، مثل کوسه ها و مارها، اصلا دست ندارند. بسیاری از جانوران دیگر از تی رکس کندتر هستند، این جانوران طعمه می وشند و نه گونه های سریع.

فسیل مدفوع تی رکس یافت شده است

اخیرا، کاپرولیت(مدفوع فسیل شده) تی رکس ، توسط گروهی به سرپرستی کارن چین، در ساسکاچیان کانادا کشف شده است. در این نمونه های 65 میلیون ساله، تکه هایی از استخوانهای یک دایناسور گیاهخوار یافت شده است که تی رکس، این دایناسور را خورده بود. این قطعات استخوانی احتمالا بخشی اززوائد سر تریسراپتوس است که یک دایناسورگیاهخوارسه شاخ بوده است.

کاپرولیت(مدفوع فسیل شده ، سنگ سبز- سفیدی است که 17 اینچ(44سانتیمتر)طول، 6 اینچ(15 سانتیمتر)ارتفاع و 5 اینچ(13 سانتیمتر) پهنادارد. از آنجایی که دارای استخوان است، مربوط به تروپودها (دایناسورهای گوشتخوار) است. به خاطر اندازه بزرگ کاپرولیت، دانشمندان معتقدند که این فسیل مربوط به تی رکس است(این کاپرولیت، بزرگترین نمونه کشف شده از گوشتخواران است). تی رکس، تنها گوشتخواری است که در آن زمان و در آن مکان می زیسته و می توانسته چنین مدفوعی برجاگذارد. در این فسیل شواهدی وجود دارد که تی رکس، قبل از بلعیدن استخوانها، آنها راخرد کرده است، زیرا استخوانهای موجود در این کاپرولیت، خرد و شکسته شده بودند.

رفتارهای تهاجمی و دفاعی

شکار

تی رکس، احتمالا تنهایی به شکارمی رفته است،‌زیرا تاکنون هیچ شاهد فسیلی( لایه های استخوانی از فسیلهای تی رکس) که زندگی گروهی تی رکس را تایید کند، کشف نشده است.

تی رکس، به هنگام حمله، به آرواره های بزرگ، دندانهای تیز و قدرتمند و پاهای چنگالی خود تکیه می کرده است. دستهای دوانگشتی و کوچک آن، بلااستفاده بوده اند.

بعضی از دیرینه شناسان معتقدند که احتمالا تی رکس،تکه ای بزرگ از شکارش را می کنده و سپس منتظر می مانده تا جانور در اثر خونریزی بمیرد. سپس تی رکس، خوردن را ادامه می داده است.

تریسراپتوسها، دایناسورهای سه شاخ گیاهخوار، از جمله قربانیان تی رکس بوده اند. زیرا استخوانهای خردشده تریسراپتوس،‌ در مدفوع فسیل شده تی رکس یافت شده است. 

نبرد و پیکار

شواهدی وجود دارد که تی رکس، با هم نبرد می کرده اند. در صورت سویی(اسکلتی که در سال 1990، در داکوتای جنوبی، آمریکا کشف شد و اخیرا به حراج گذاشته شده است)شواهدی از جراحتهای التیام یافته وجود داشت که احتمالا مربوط به تی رکس دیگری بوده است.

تی رکس در مقابل گیگانتوزارو

تیرانوزاروس رکس و گیگانتوزاروس کارولینی ، دو گوشتخوار بزرگ بودند. این دو شکارچی درنده، هیچگاه با هم روبه رو نشدند. زیرا در زمانهای متفاوتی می زیستند و به علاوه دریایی کم عمق،‌آنها را از هم جدا می کرد.

مقایسه گیگانتوزاروس و تی رکس

 

گیگانتوزاروس کارولینی

تیرانوزاروس رکس

تصویر

طول جمجمه

6 فوت (8/1متر)

5 فوت(5/1 متر)

دستها

3 انگشتی

بزرگترو دو انگشتی

ارتفاع ران

12 فوت(7/3 متر)

10فوت(3 متر)

طول

47-45 فوت(5/14 متر)

40 فوت(12 متر)

وزن

حدود 8 تن

حدود 5 تن

دندانها

بلند، چاقومانند، مضرس،‌عمل بریدن

مخروطی، مضرس، عمل خردکردن

اندازه و شکل مغز

کوچک، موزی شکل

بزرگتر و پهنتر

زمان زیست

حدود 95-100 میلیون سال قبل

حدود 65 میلیون سال قبل

محل زیست

آمریکای جنوبی

آمریکای شمالی

هوش

تی رکس، دایناسور نسبتا با هوشی بوده است. اگرچه در تی رکس، نسبت اندازه مغز به جرم بدن بسیار کوچک است، اما از دایناسورهای دیگر بزرگتر می باشد. مغز تی رکس بزرگتر از مغز انسان بوده است، اما مغز پیشین(بخشی ازمغز که عمل تفکر را انجام می دهد)، کوچک بوده است. مغز تی رکس، طویل و تقریبا استوانه ای شکل بوده است.

فقط تروپودهای تکامل یافته،‌ مثل دایناسورهای درومائوزارید ( برای مثال دینونیچوس و ولوسیراپتور ) از تی رکس باهوشتر بوده اند.

هوش تی رکس، احتمالا در اندازه هوش کانوزاروس بوده است.

EQ - بهره هوشی

مراقبت از فرزندان

هیچ شاهد فسیلی مبنی براینکه تروپودها (گوشتخوارانی مثل تی رکس) از فرزندانشان مراقبت می کرده اند یافت نشده است، اما احتمالا، مثل اکثر پرندگان، برای مدت زمانی کوتاه بعد از زمان آسیب پذیری از نوزادانشان مراقبت می کرده اند.

تحرک تی رکس

تی رکس، روی دو پا راه می رفته و احتمالا دایناسوری سریع و تندرو بوده است. دم باریک و تیز این جانور، در ایجاد توازن و برگشت سریع به هنگام دویدن نقش داشته است. سرعت دایناسورها ، با استفاده از مورفولوژی(مثل طول پا،‌طول گامها و جرم تقریبی بدن) و ردپاهای فسیل شده آنها(که در مورد تی رکس بسیار نادر است) تخمین زده می شود. برخلاف تصورات قدیمی، تی رکس دمش را سیخ نگه می داشته است و آن را روی زمین نمی کشیده است.

در مورد اینکه آیا تروپودها ی کوتاه دست و سنگین(مثل تی رکس ، گیگانتوزاروس ، آلبرتوزاروس و آلوزاروس ) می توانسته اند خیلی تند بدوند یا نه، مباحث و منازعاتی وجود دارد، زیرا اگرآنها به زمین می خوردند، دستهای کوچک آنها نمی شکست و آنها به سختی مجروح و زخمی می شدند(جیمز فارلو، 1995). این بدان معناست که این تروپودهای بزرگ، جانورانی کند بوده و آهسته حرکت می کرده اند.

دکتر بروس روچیلد، از مرکز استخوان شناسی شمال شرق اهایو، شواهدی از چهارده دنده شکسته شده را در آلوزاروس پیدا کرد که نشان دهنده زخمهای التیام یافته ای بودند که احتمالا به هنگام سقوط به وجود آمده بودند. به احتمال زیاد، این استخوانها، استخوانهای شکسته شده شکم بودند و این سقوط به هنگام دویدن رخ داده بود(که در16 آوریل 1998در مجله دانشمندان جدید،‌ چاپ شده است).

تجزیه اشعه ایکس فسیل آلوزاروس، نشان داد که دنده های آلوزاروس، در نزدیکی شانه(استخوانهای شانه ای) ترک خورده و التیام یافته بودند. آلوزاروسها قادر بودند بعد از زمین خوردن و آسیبهای سختی که احتمالابه هنگام دویدن رخ می داده است، بدن خود را ترمیم کنند. بنابراین،‌ این فرضیه که احتمالا تروپودهای بزرگ کوتاه دست، به این علت که بعد از سقوط توانایی ترمیم را نداشته اند قادر به سریع دویدن هم نبوده اند، حداقل در مورد آلوزاروسها، رد می شود. آلوزاروسها، بعد از سقوط و مجروح شدن، بارها خود را ترمیم کرده اند.

در سال 1995، جیمز فارلو، از دانشگاه ایندیانا- پوردو عنوان کرد که تی رکس، نمی توانسته سریعتر از 20مایل در ساعت(32 کیلومتر در ساعت) بدود، زیرا اگر می توانست، چنان شدید سقوط می کرد و چنان شدید به زمین می خورد که در اثر این زمین خوردن می مرد. وزن تی رکس حدود 6 تن و ارتفاع آن بیش از 20 فوت(6 متر) بوده است اما آلوزاروس اندکی کوچکتر بود، حدود 3 تن وزن و 5/16 فوت(5 متر) طول داشت. فارلو می گوید که تحلیل روچیلدبا فرضیه وی سازگار است زیرا آلوزاروس کوچکتر از تی رکس بوده است(جرم کمتر آلوزاروس، شدت برخورد را کمتر می کرد در نتیجه جانور می توانست بعد از سقوط، خود را ترمیم کند). بنابراین ممکن است تی رکس دونده سریعی بوده باشد و این امکان هم وجود دارد که اینگونه نباشد.

طول پای تی رکس حدود 5/3 متر و طول گامهایش(فاصله میان ردپاها) به طور میانگین حدود 76/1 متربوده است. طول ردپاهای بزرگترین تی رکس، سویی، بیش از 12 تا 15 فوت(6/4-7/3 متر) بود و با سرعت بیش از 15 مایل در ساعت(24 کیلومتر در ساعت) می دوید.

 


  
  

 

کار دستی میوه سه بعدی

این میوه های سه بعدی از کاغذ درست می شوند . شما می توانید سیب ، هندوانه ، گلابی ، آلو ، هلو ، توت فرنگی ، پرتقال و دیگر میوه های به نظر خوب را درست کنید . آنها برای آویزان کردن در پنجره ( از یک پره قرمز ) از سقف یا از یک قاب متحرک خوب هستند .

 

وسایل لازم :

کاغذ کار دستی

قیچی

مواد شمعی ، رنگ یا مارکر

لیف یا نخ

چسب ( یا منگنه )

برای ساختن قاب متحرک ، شاخه های کوچک یا چوب لباسی

 

یک تکه از کاغذ کاردستی را از وسط تا بزنید و خط بیرونی نصف یک میوه را دور تا دور خط تا زده روی آن را بکشید . سپس از روی این خط کاغذ را ببرید . میوه کامل شده را بصورت یک الگو به کار ببرید و دو یا چند عدد دیگر کاملاً شبیه به آن ببرید .

 

 

برای میوه های هسته دار ( مثل سیب ) یک نیمدایره از وسط هر تکه ببرید ( وقتی که شما میوه را باز کنید ، بصورت دایره ای توخالی خواهد بود )

 

 

پشت و روی میوه ها را رنگ بزنید . و آن را فقط طوری برش دهید که یک برش عرضی از میوه به نظر بیاید . ( هم داخل و هم پوست میوه را نشان دهید ) .

 

 

برای میوه توخالی ( مثل سیب هسته دار ) ، روی یک تکه ، نصف خط تاخورده را از قسمت هسته برش دهید و روی تکه دیگر نصف خط تا خورده را از سمت خارج برش دهید .

برای میوه های توپر ( مثل هندوانه ) روی یک قطعه نصف خط تا را از لبه پایین ببرید . و روی دو قطعه دیگر ، نصف خط تا را از لبه بالایی برش دهید .

 

 

 

 

برای میوه توخالی ( مثل سیب ) ، نیمه قطعه سیب را که از سمت خارج برش داده اید را داخل هسته دو قطعه دیگر بنمایید وقتی که قطعه ها را بصورت قائم درآورده و تنظیم کنید . آنها به شکل یک میوه سه بعدی قرار خواهند گرفت .

برای میوه توپر ( مثل هندوانه ) برش ها را به داخل همدیگر سر بدهید و میوه سه بعدی درست کنید .

 

 

 

برای میوه توخالی ( مثل سیب هسته دار ، چند تا دانه از کاغذ دیواری سیاه را ببرید . یک رشته نخ را در طول خط تا بچسبانید یا منگنه کنید و مطمئن شوید که نخ از تمام قسمت هسته رد شود .

 

دانه ها را به قسمتی از نخ که از هسته می گذرد بچسبانید ( به هر طرف نخ دو دانه را بچسبانید ) برای میوه توپر ( مثل هندوانه ) یک انتهای نخ یا لیف را به قسمت بالای میوه بچسبانید یا منگنه کنید . یک یا دو برگ از کاغذ کاردستی سبز برش دهید . و به قسمت بالای میوه یا روی نخ بچسبانید . حالا شما می توانید میوه سه بعدی زیبایتان را از نخ آن آویزان کنید .

 

 

 

برای درست کردن میوه متحرک ، دو شاخه یا دو چوب لباسی را برای اسکلت متحرک به هم گره بزنید . بعد میوه ها را از آن آویزان کنید . و کل آن را با نخ دیگری آویزان کنید .